معرفی وبلاگ
من زارع هستم یه دختری مانند همه دخترهای چادری کشورم اگه بخوام چیزی در باره وبلاگم بگم،پس بگم: دختر ایرانی یعنی حجابش، صبرش،صفایش، مهربانیش، چادرش ، خانمی اش، کد بانویی اش، حجب . حیا اش و البته ایرانی بودنش.. خواهرم شاید ظاهر چادر تنها یک پارچه باشه اما اصلش حفظ جامعه مان است ، حفظ پاک دامنی من و تو دختر ایران زمین
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 20586
تعداد نوشته ها : 16
تعداد نظرات : 3
Rss
طراح قالب
GraphistThem265
شيخ كليني روايت كرده است كه: چون حضرت رسول(ص) خواست كه خديجه بنت خويلد(س) را به عقد خود درآورد، ابوطالب با آل خود و جمعي از قريش به نزد ورقة بن نوفل ـ عموي خديجه ـ رفتند. پس ابتدا ابوطالب خطبه اي خواند: «حمد و سپاس خداوندي را سزاست كه پروردگار خانه كعبه است و گردانيده است ما را از زرع ابراهيم(ع) و از ذريّه اسماعيل جاي داده ما را در حرم امن و امان؛ و مخصوص گردانيده است ما را به خانه خود، كه مردم از اطراف جهان قصد آن مي نمايند… پس بدانيد كه پسر برادرم ـ محمد بن عبدالله ـ را به هيچ يك از قريش نمي سنجند، مگر آنكه او زيادي مي كند و هيچ مردي را با او قياس نكنند مگر آنكه او عظيم تر است… اگر در مال او كمي هست، پس مال عطايي است از حق تعالي كه جاري كرده به قدر حاجت بندگانش، مانند سايه اي كه به زودي برمي گردد.او را به خديجه رغبت است و خديجه را نيز به او رغبت است. آمده ايم كه او را از تو خواستگاري كنيم. به رضا و خواهش او و هر مهر كه خواهيد، از مال خود مي دهيم. به پروردگار كعبه سوگند مي خورم كه او را شأني رفيع و منزلتي منيع و بهره اي شامل و ديني شايع و رايي كامل است.» سپس ابوطالب ساكت شد.ورقه كه از جمله قسّسين و علماي عظيم الشان بود، از جواب قاصر بود. پس چون خديجه آن حال را مشاهده كرد، پرده حيا اندكي گشود و به زبان فصيح فرمود:«اي عمو! هرچند تو از من اولي هستي به سخن گفتن در اين مقام، اما اختيار مرا بيش از من نداري. تزويج كردم به تو اي محمد! نَفس خود را و مهر من در مال من است. بفرما عموي خود را كه شتري براي وليمه زفاف بكشد و هروقت خواهي به نزد همسر خود درآي»پس يكي از قريش گفت: چه عجب است كه مهر را زنان براي مردان ضامن شوند!. ابوطالب در غضب شد و برخاست. چون آن جناب به خشم مي آمد، جميع قريش از او مي ترسيدند. پس گفت: «اگر شوهران ديگر مثل فرزند برادر من باشند، زنان به گران قيمت ها و بلندترين مهرها او را طلب مي كنند و اگر چون شما باشند، مهر گران از ايشان خواهند طلبيد».پس ابوطالب شتري نحر كرد و زفاف آن دو منعقد گرديد.
دسته ها :
سه شنبه هفدهم 4 1393 17:16
X